فاطمه جانمانفاطمه جانمان، تا این لحظه: 8 سال و 24 روز سن داره

نفس طلایی

شیشه نازک تنهایی .............

گاهی احساس می کنم وجودم نازک تر از یه شیشه شده .... به یاد سهراب سپهری می افتم ....  به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید ... مبادا که ترک بردارد شیشه نازک تنهایی من ....  پ.ن : اولین شب دوری ... سفر بخیر مسافرا ... بدون من خوش بگذره .... دلم باهاتونه .. ذهنم باهاتونه ... و غم تو کل وجودم ....  پ.ن : امام رضا (ع) من رو دعوت کرد و به دلیل بی لیاقتی من جا موندم چون درس داشتم چون امتحان دارم ... چون محکوم هستم به دانشجوی خوب و نمونه بودن ... چون ....  امام رضا جونم خودتون از دلم خبر دارین و... دارم از پا در میام ... کمکم کنید ... سخت محتاج دعاتون هستم...............................................  خدا ...
29 آذر 1391

مهمونای عزیز

سلام ناز دلم خوبی ستاره قشنگم؟ منم خوبم وای شنیدم یکی از دوستام داره مامان می شه و یه عالمه خوشحال شدم انشالله تو بیای تا هزاز هزار تا خوشحال شم کوچولوی نازم ....  دیروز دانشگاه بودم تا 4.30 کلاس داشتم و قرار بود بابایی بیاد دنبالم اما هوای بارونی و ترافیک باعث شد خودم ساعت 5.30 با اژانس بیام ... وای چه هوایی بود ... خلاصه تو راه خاله زینب جون زنگ زد و گفت میان خونمون ... منم به بابایی زنگ زدم و سفارش خرید دادم خودم هم امدم خونه رو مرتب کردم و بعد خاله و دخترخاله های گلم امدن ... یه ذره بودن ... کلی حرف زدیم و البوم دیدیم و خیلی خوب بود ...  خلاصه رفتن و منم خونه رو دوباره مرتب کردم و ظرفا رو شستم ... خلاصه خیلی از امدنشون خوشح...
22 آذر 1391

آمدن خاله سونا

سلام ستاره ناز من حالت خوبه قند بلا منم خوبم خدا رو شکر این هفته هم باید امشب دوری از بابایی رو تحمل کنم تا انشالله به سلامتی فردا بیاد انشالله که همسر عزیزتر از جونم تو همه ی کارا و درساش موفق باشه .... عاشقتمممممممممممم شوشو نفسم ....  خلاصه منم از صبح دانشگاه بود و واقعا امتحانای ترم از دو هفته بعد شروع میشه و من هنوز نخوندم و نخوندم و نخوندم و کار عملی هام مونده .... خیلی زیبا و شاد .... نمی دونم چرا این طوری شدم به قول ما روان شناسا دچار خستگی روانی خصوصا از درس شدم .... اما عاشق رشته ام هستم خدا جون ممنونممممممممممممممم و عاشقتم مهربون خالقم .......... خلاصه از دانشگاه امدم خونه مامان جون و خاله سونا که خاله ی مامان جون...
19 آذر 1391

امروز...

سلام نازنینم ...  دلم خواست بنویسم با اینکه حرفی نداشتم .. امروز صبح کله پاچه خوردیم مهمون اقاجون ... البته این صبح که میگم ساعت 12.30 بودااا ... اخه جمعه ها وقت خواب راحت و بدون دغدغه است...  بعد هم خونه رو مرتب کردم اما جاروش موند... ظهر رفتیم بیمارستان لاله دیدن دوست مامان جون منصوره ... بعدم رفتیم خونه طاهره خاله ام برای دیدن عزیز جون طفلک اصلا حالش خوب نیست ... خیلی بی قراره ... بعدم رفتیم خونه همسایه بالایی برای عرض تسلیت و.... بعدم شام رفتیم خونه مامان جون منصوره ... بعدم رفتیم پرینت گرفتیم و بستنی خوردیم مسعود ... و بعد امدیم خونه ... وای که کلی کار دارم 3 هفته دیگه امتحانامه .... هنوز هیچ کار نکردم نه درس خوندن نه کار ...
17 آذر 1391

آقای من

 آقا       من اصلِ انتظار تو را برده ام زِ  یاد        با انتظارهای فراوانم از شما ... ...
17 آذر 1391

عاشقانه و آروم ...

سلام هم سرم     سلام هم نفسم      سلام هم سفرم دوباره شد مثل دوران عقد کلی وب گردی کردم تا یه جمله خشگل بنویسم واسه اینکه دلم برات یه دنیا تنگ شده اما هیچ جمله ای حرف دل من و نمی زد...  هیچ کدوم نمی تونست احساس من و بیان کنه .... هیچ کدوم این قدر پاک و صادقانه نبود که بتونم برای تو به کار ببرمش ...  پس  از دل خودم می گم : خیلی دلتنگتم ، خیلی دوستت دارم ، لحظه ها رو واسه دیدنت می شمرم ، از خدا می خوام سایه ی دل مهربونت تا هستم بالای سرم باشه ...  عاشقانه و اروم دوستت دارم  بی تو نه هست ها چنان که بایدند  نه نیست هاااا  بی تو هر روز         &n...
13 آذر 1391

زود قضاوت نکنیم

معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : (چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟ فردا مادرت رو میاری مدرسه   می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم ) دخترک چانه لرزانش را جمع کرد… بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت : خانوم… مادرم مریضه… اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن…  اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد&...
12 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس طلایی می باشد